بحث سيادت به جد دوم پيامبر اكرم (ص ) بر مي گردد, چنانچه مرحوم علامه مجلسي , (حياه القلوب , علامه مجلسي , انتشارات سرور; ج 2, قم 1378 ه.ش ). و ديگر بزرگان بيان فرموده اند جد اعلاي پيامبر اسلام , حضرت ابراهيم خليل الرحمن مي باشد يعني از حضرت اسماعيل شروع و يكي بعد از ديگري تا عبد مناف مي رسد كه او دو فرزند پسر داشت به نامهاي عبد شمس و هاشم و فرزند هاشم عبدالمطلب و فرزند او عبدالله , پدر پيامبر گرامي مي باشد, از هاشم فرزندي همچون (عبدالمطلب پاكدامن ) به وجود آمد. فرزندان او به بني هاشم معروف هستند; و احترام و اكرام سادات از بني هاشم مطابق آيات و روايات معتبر اسلامي بر هر مسلماني واجب مي باشد. – با بررسي آيات قرآن تمامي پيامبران كه در زمينه اجر و مزد رسالت و زحمات در اين راه را سخن گفته اند اين تعبير را دارند كه ما از هيچ كس اجر و مزدي نمي طلبيم بلكه اجر ما تنها بر خداوند بزرگ است )), (سوره ي شعرائ, آيات : 109, 127, 145, 164 و 180 – سوره هود آيات 29 و 51 و سوره ديگر قرآن ), ولي درباره ي پيامبر اكرم سه تعبير در قرآن آمده است 1. بگو اي رسول ما, هيچ اجري از شما نمي طلبيم بلكه اجر و مزد رسالت من بر خداست (سوره سبائ, آيه 47). 2. از شما مردم اجري نمي طلبم مگر كسي كه بخواهد راهي به سوي پروردگارش بيابد (فرقان , آيه 57). 3. بگو: از شما اجري نمي طلبيم مگر رعايت و محبت كردن شما نسبت به خويشان و اقربايم را. كه پيامبر اكرم بدستور خود خداوند اجر و مزد رسالتش را دوستي و احترام و محبت به خويشان و ذريه اش قرار داده است . البته جمع اين 3 آيه كه در يكي مزد نطلبيده و در آيه اي ديگر طلبيده , چنين است كه اگر پيامبر محبت ذريه اش را خواسته , سود اصلي اش به خود مسلمانان بر مي گردد زيرا محبت و احترام عامل موئثري است براي پيروي كردن , همانگونه كه در سوره ي آل عمران , آيه 31, (قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله …; اگر شما به خدا محبت داريد پس بايد مرا اطاعت كنيد كه خدا شما را دوست مي دارد…)). پيامبر اطاعت خود را از مردم مي طلبد مي فرمايد چرا كه من مبلغ فرمان او هستم , يعني اگر ما مسلمانان به محبت سادات امر شده ايم اين دستوري است از جانب خداوند و با محبت , به خدا نزديك تر شده ايم و سودش به جيب خودمان رفته است و اصولا پيوند محبت با كسي , انسان را به سوي محبوب و خواسته هاي او مي كشاند و هر چه رشته ي محبت قوي تر باشد اين جاذبه قوي تر است , مخصوصا محبتي كه انگيزه ي آن كمال محبوب است , احساس اين كمال سبب مي شود كه انسان سعي كند خود را به آن مبدئ كمال و اجراي خواسته هاي او نزديك تر گرداند. چنانچه پيامبر اكرم در روايتي مي فرمايد خوبان سادات را بخاطر خدا احترام كنيد زيرا هر انسان خوبي بايد مورد احترام قرار گيرد و سادات بد را بخاطر من يعني منسوب به پيامبر هستند بخاطر پيامبر اكرم احترام كنيد, (براي توضيح بيشتر به تفسير نمونه , ج 2, ذيل آيه 31 سوره آل عمران و يا تفسير در المنثور سيوطي , ج 6, ص 7 مراجعه كنيد). و اين اظهار محبتها يك شعار الهي است كه بگوييم ما مسلمانان براي خدمات پيغمبر و جبران ذره اي از زحماتش به او ارج نهاده و با اين احترام هميشه به ياد او هستيم , و اگر سيدي بد بود كار بدش را دوست نمي داريم ولي خودشان را بخاطر انتسابشان به پيغمبر اكرم دوست مي داريم . بر اين امر دليل فطري نيز دلالت دارد, كسي نقل مي كند: دوستي داشتم كه در كودكي پدر و مادرش را از دست داد از ده به شهر آمد و يك تاجر او را تحت حمايت و تكفل خود قرار داد تا بزرگ شد و از خانواده اي براي او دختري را خواستگاري كرد و زندگي خوبي برايش مهيا كرد, از قضا تاجر مرد و ارثي كه به فرزندش رسيده بود در اثر بي كفايتي او, ضايع شد و فرزندش به گدايي افتاد, روزي در خيابان مي رفتم آن پسر براي گدايي پيش من آمد او را به خانه بردم ماجرا را به خانواده گفتم ايشان گفتند, ما زندگيمان را مديون پدر او هستيم و هر چند او خود باعث اين فلاكت شده اما بخاطر پدرش بايد مورد رسيدگي قرار گيرد, فطرت هر انسان سليم النفسي (عاقل و فهميده اي ) مي گويد كسي كه به تو كمك كرده و از گمراهي و جهالت به نور هدايت آشنا كرده است او را و نزديكان و فرزندانش را و لو به خاطر او, دوست بدار و احترام نما, قضيه خويشان پيامبر هم چنين است هم او كه ما را به نور قرآن و هدايت و كمال دلالت نمود, خدايش امر كرد كه به مسلمانان بگو اجر رسالتم را محبت با خويشانم قرار دادم . در قسمتي از سوئالتان كه فرموديد ملاك برتري و احترام تقواست بسيار صحيح ولي حرف ما در همين تقواست كه متقي كسي است كه قرآن و دستورات دينش را تماما گوش دهد و عمل كند كه يكي از همين دستورات موده و دوستي با ذوي القرباي پيامبر است البته اگر كسي كه منسوب به پيامبر است بد باشد به خود و جدش ظلم مي كند ولي ما برخوردمان با او چنين باشد كه او را به اشتباهش راهنمايي كنيم ولي از جهت نسبش او را احترام نماييم نه از جهت عملش . و اگر حديثي كه شما در سوئال ذكر كرده اي صحيح باشد باز با جواب ما منافاتي ندارد آنجا پيامبر فرموده سيدي نبايد خيال كند به صرف اينكه فرزند پيامبر است براي او كافي است و علت تامه ي قبولي اعمالش باشد بلكه اين امتياز بايد او را بيشتر به انجام دستورات جدش وادار نمايد; و ما مسلمانان به سبب امر الهي و فرمايشات معصومين , سادات را محبت كرده و احترام مي گذاريم آن هم به دو شق و دو جهت 1. اگر از موئمنين هستند: الف . موئمن محترم است به دستور قرآن و روايات ب . از ذريه است و قابل احترام . 2. اگر از موئمنين نيست و بد كرده , فقط به جهت منسوبيت او به پيامبر نه از جهت عمل و كردارش ((ثم جعلت اجر محمد صلواتك عليه و آله مودتهم في كتابك فقلت قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده في القربي )); (دعاي ندبه مفاتيح الجنان ). – پس با توجه به آيات و روايات ما سادات را احترام مي كنيم و اگر از ايشان كسي به خطاكاري و بيراهه رفته ضمن كراهت داشتن عملش او را متذكر شده و نهي از منكر مي نماييم و در عين حال طوري برخورد نمي كنيم كه جسارت به نسبش باشد و فقط به سبب فرمايش معصومين (ع ) به او احترام و اكرام مي نماييم . براي استفاده و توضيح بيشتر به اين كتابها مراجعه فرمائيد: تفسير الميزان (علامه طباطبايي ), 9, آيه 41, انفال تفسير نمونه , ج 2, آيه 31 آل عمران كتاب فضايل السادات سيد محمد اشرف فرزند مرحوم محقق داماد, انتشارات شركه المعارف و الاثار 1339 ه.ش قم .

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *