تربیت فرزندان دل بخواهی نیست بلکه طبق نگرش الهی باید صورت بگیرد. وما در این مقاله به چهارده شاخصه تربیتی برای رسیدن به این نگرش اشاره می کنیم.
ما والدین یک واسطه برای تربیت هستیم و باید در مسیر تربیت به گونهای قدم بگذاریم که مورد رضایت خداوند متعال باشد؛ بدانید یکی از حقوق فرزندان خوب تربیت کردن آنهاست.
والدین وظیفه دارند بهترین زمینه رشد و تعالی فرزندان خود را فراهم کنند و تربیت باید با برنامه و هدفمند باشد، همیشه این سوال را از خود بپرسیم که برای چند سال آینده فرزندان خود برنامه داریم؟
چند درصد ما جواب این سوال را داریم! والدینی هستند که حتی برای یک سال آینده فرزندان خود برنامه ندارند در حالی که فرصت اندک است و باید ما با هدف جلو برویم.
با بیان این مقدمه؛ موضوع این مقاله تربیت فرزندان ماندگار و تأثیر خانواده است وباید دانست چهارده شاخصه تربیتی برای تبدیل فرزندانمان به یک انسان ماندگار وجود دارد که باید در ابتدا خود والدین مقید به آن باشند.
شاخصه اول قانونمداری است که باید بچهها به قانون الهی و مدنی پایبند بوده و آن را ارج نهند، اگر از این قوانین فرار کنند دچار مشکل خواهند شد که البته این قانونمداری را از رفتار و گفتار والدین الگوبرداری میکنند.
دومین معیار این است که بچهها اهل عمل باشند و فقط حرف نزنند؛ باید خودمان اهل عمل کردن نسبت به قولها و وعدههایی که میدهیم باشیم تا آنها هم یاد بگیرند؛ هستند والدینی که تمام نکات تربیتی را بلدند ولی دریغ از به کار بردن یکی از آنها.
سردار سلیمانی در طول زندگی خود به وعدههایشان عمل کرده و مهمترینش همان نابودی داعش در مدت سه ماه بود که به مردم ایران و منطقه قول داده بودند.
سومین شاخصه برای تعالی بچهها تابآوری است یعنی در مقابل سختیها مقاوم باشند، سختی با دنیا آمیخته است، انسانهایی که اهل غر زدن و نق زن هستند نمی خواهند تن به سختی بدهند و در سختیها مقاومتی ندارند و زود شکسته میشوند.
با توجه به این نکته که در تربیت نباید احساسی عمل کنیم بلکه باید عاقلانه باشد، تربیتی که براساس عقل و درایت باشد در آن رشدیافتگی دیده میشود، ما به عنوان والدین باید اجازه دهیم که بچهها کمی سختی را تحمل کنند زیرا آنها چند سال آینده مسوولیت یک زندگی را برعهده خواهند گرفت.
چهارمین شاخصه این است که بچهها اهل پیشداوری نباشند و زود قضاوت نکنند متأسفانه چیزی که این روزها در سطح جامعه مشاهده میشود و این خود گناه بزرگی است.
پنجمین شاخصه این است که روحیه آزاردهی نداشته باشد و دیگران را اذیت نکند. گاهی آزاردهی عمدی است که آن نشانه بیماری سادیسم بوده و گاهی هم از روی بیتوجهی است ولی فردی که شخصیت سالم داشته باشد قطعاً بارش را بر گردن دیگران نمیاندازد و مزاحمتی برای دیگران ایجاد نمیکند.
باید توجه داشت که این شاخصهها را فقط باید در خود و فرزندان خود بررسی کنیم و هرگز کار مقایسهای انجام ندهیم.
شاخصه ششم آرامش در گفتار و کردار افراد بوده که خود نشانه رشدیافتگی است و این آرامش به گونهای باشد که به دیگران نیز منتقل شود.
هفتمین شاخص افراد رشد یافته سخاوتمندی آنها ست که بخشش باید هدفمند باشد، برای همین سیل سیستان و بلوچستان بچهها را برای کمکرسانی دخیل کنیم؛ گاهی لازم است بچهها مناطق محروم را از نزدیک ببینند و لمس کنند زیرا باعث شده هم شکرگزار نعمتهای خود باشند و قدر بدانند و هم باعث شده حس همدردی در آنها نسبت به دیگران ایجاد و تقویت شود.
در روایت آمده که بچهها باید مسائل مالی را در سطح پایین ببینند و مسائل دینی را در سطح بالا، و عملی که این روزها برعکس بوده و همیشه سطح مالی بالاتر را میبینند و مقایسه میکنند و اینگونه بچهها همیشه طلبکار بوده و توقع زیادی از والدین خود دارند.
شاخص هشتم اهمیت دادن به آسایش دیگران است و ما باید ابعاد زندگی شهید سلیمانی را برای بچهها بازگو کنیم، این فرد چگونه از زندگی و عمر خود برای آسایش مردم این کشور وقت گذاشت و آسایش خود را فدای آسایش مردم کرد و خدا اینگونه به او عزت داد و عزیز کرد.
شاخص نهم برای داشتن شخصیت سالم در فرزندان عدم تجسس در زندگی و امور دیگران است. حریم هر انسانی مهم است و حتی ما والدین اگر بچهای بالغ داریم هرگز اجازه نداریم که در کیف و گوشی او تجسس کنیم.
رشد عفت و حیا در بچهها شاخص دهم است .در کشور فرانسه هفت درصد بچهها از دخترانی است که بر اثر رابطه با پدر باردار شدهاند و این یعنی سقوط حیا و عفت در این جوامع؛ اگر حیا و عفت نباشد کار به این جاها میکشد، وقتی حیا و عفت در فردی وجود داشته باشد راحتتر میتوان به او اعتماد کرد.
شاخص یازدهم داشتن شخصیت سالم درفرزندان و ارزش قائل شدن نسبت به خود است یعنی فرد برای خودش ارزش بگذارد و به کرامت خود ارج نهد؛ حرمت امامزاده به دست متولی اوست، وقتی مادری دختر و پسر خود را در جمع خوب صدا بزند به او کرامت داده است.بچهای که باشخصیت تربیت شود انسان ماندگارتری است.
شاخصه دوازدهم این است که زمینه مشارکت در خوبی و نیکیها را برای بچهها فراهم کنیم زیرا در رشد و تعالی شخصیت درست فرزند کمک کرده و قطعا انسانهای خیرخواه در نگاه مردم ماندگارترند.
شاخصه سیزدهم توجه به هوش اجتماعی فرزندان بوده و آن را تقویت کنیم؛ بچهها باید اهل معاشرت باشند و و با دیگران ارتباط برقرار کنند و در این ارتباط منفعل نباشند و باید اثرگذار باشند.
و چهاردهمین شاخص داشتن روحیه گذشت و بخشندگی در فرزندان است. بچهها نباید اهل تلافی و انتقام باشند، بلکه باید اهل ترحم به اطرافیان خود بوده و این موضوع را مهم بدانند.
درپایان اگر فردی این چهارده شاخصه تربیتی را داشته باشد از سلامت شخصیت برخوردار بوده و فردی ماندگار در میان مردم خواهد بود.
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین تراشیون
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.