منبع خبر: www.farsnews.com

موسی مبرقع » دومین پسر امام جواد (ع) و جد سادات رضویه است. از آنجایی که نمی خواست زیاد در دید مردم باشد، برقعی (پوشش) روی صورتش می انداخت و از آن پس بود که او به «موسی مبرقع» معروف شد.

22ربیع الثانی مصادف با وفات «موسی مبرقع» پسر امام جواد (ع) است.
 
امام جواد (ع) دارای 4 دختر و 4 پسر بوده اند؛ دومین فرزند ایشان بعد از امام علی النقی (ع)، ابواحمد «موسی مبرقع» نام دارد.
 
ابو احمد در سال 214 هجری قمری از مادری پاک و متعبد متولد شد. نام این بانوی بزرگوار «سمانه مغربیه» بود که مادر امام دهم ما شیعیان نیز هست.
 
ابواحمد موسی، در زمان شهادت پدر بزرگوارش حدود پنج سال بیشتر نداشت و تا زمانی که در مدینه زندگی می کرد، سرپرستی اموال و دیگر فرزندان پدر بزرگوارش را بر عهده داشت؛ تا جایی که موقوفات و صدقات پدرش را به اهلش می رساند.
 
از آنجایی که متوکل عباسی، خلیفه وقت، به خاطر وحشت از موقعیت او در سال 244 موسی را از مدینه به بغداد تبعید و در سامرا قرار داد تا مثل برادر بزرگوارش تحت نظر آنها باشد. او تا زمان مرگ متوکل، تحت نظر بود و از سال 247 هجری قمری تا ورودش به قم در سال 256 هجری، در کوفه زندگی کرد.
 
در اینجا این نکته قابل تأمل وجود دارد که «موسی مبرقع» جد سادات رضویه است و از سلسله اولاد ایشان تاکنون باقی هستند و بسیاری از سادات به ایشان منتهی می شوند.
 
موسی مبرقع نخستین نفر از سادات رضوی است که در سال 256 از کوفه وارد شهر مقدس قم شد.
 
او ابتدا دائماً روی صورت خود بُرقع (روپوش) می انداخت تا چهره اش شناخته نشود و به خاطر همین امر بزرگان عرب قم در ابتدا ایشان را نشناختند و به او نامه نوشتند که باید از قم برود.
 
برخی دیگر از مورخین تاریخ اسلام نوشتند که موسی شمایل بسیار زیبایی داشت و از آنجایی که نمی خواست زیاد در دید مردم باشد، برقعی روی صورت می انداخت و از آن پس بود که ایشان به «موسی مبرقع» معروف شد.
 
موسی با شرایطی که برایش پیش آمد، مجبور شد قم را ترک کند و به کاشان عزیمت کند و طولی نکشید که مورد تکریم بزرگان آن شهر واقع شد؛ تا جایی که برای او مقررّی سالانه یک هزار مثقال طلا معین کردند.
 
هنوز مدتی از ترک شهر قم نگذشته بود که رؤسای عرب اهل قم نزد موسی حضور پیدا کردند و با ابراز پشیمانی و عذرخواهی از رفتار خود با پسر امام جواد (ع) از ایشان مجدداً با احترام خواستند که به قم باز گردد.
 
* وفات یا شهادت
 
در این خصوص که آیا «موسی مبرقع» به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا به شهادت رسیده است، اختلاف نظر وجود دارد و بعضی از تواریخ اشاره ای به شهادت وی نکرده اند، اما تاریخ وفات ایشان را به صورت دقیق ثبت کرده اند.
 
بعضی از مورخین شب چهارشنبه روز آخر اردیبهشت مصادف با 22 ربیع الثانی سال 296 هجری قمری را ذکر کرده اند؛ البته در سال و ماه وفات ایشان اختلافی نیست و از این رو همان سال ذکر شده است و در بعضی از تواریخ نقل شده که ایشان در قم مزارعی ایجاد کرد و در کنار خواهرانش در قم می زیست، تا اینکه به دست عامل عباسیان در منزل خودش کشته شد و طبق این خبر، موسی شهید شده است و به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است. از آنجایی که هر دو تاریخ معتبر است و هیچ رد و تأییدی بر هیچکدام یافت نشده است، این قضیه همچنان مجهول باقی می ماند.
 
ناقلین شهادت، نامی از عاملین قتل موسی یا کیفیت آن ذکر نکرده اند و از این رو ایشان، هنگام وفات 82 سال از عمرشان می گذشت.
 
پس از فوت موسی مبرقع، امیر قم «عباس بن عمرو غنوی» بر جنازه اش نماز خواند و در خانه ای که در آن زمان به خان محمدبن الحسن بن ابی خالدالأشعری معروف بود، دفن کردند.
امروز قبر موسی مبرقع و پسرشان به مزار «چهل اختران» قم معروف است که هم اکنون محل عبادت مؤمنین است.
 
منابع:
منتهی الامال
ناصر الشریعه
انوار المشعشین

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *