omomi0293

چهارشنبه93/10/3 حجت الاسلام و المسلمین عمومی بعداز اقامه نماز ظهر وعصر در جمع کارمندان مرکز فرهنگی تربیتی سلاله به ایراد سخنرانی پرداختند.

متن کامل سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:

از امام جواد -علیه السلام- روایتی نقل شده که این روایت برای کسانی که کار تربیتی انجام می دهند و دغدغه فرهنگی دارند روایت کلیدی و از مباحث راه بردی و اساسی است که باید به آن توجه نمود.

حضرت فرمودند: الْقَصْدُ إِلَى‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ‏ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَال‏(بحار الأنوار ج‏75ص364)

توجه قلبی به خداوند متعال انسان را به خداوند می رساند واین بهتر از این است که جوارح و بدن خودش را از طریق اعمال به زحمت بیندازد.

امکان برداشت غلط از این روایت وجود دارد. شاید گفته شود، دیگر عمل فایده ندارد و لازم نیست که خودمان را به زحمت بیندازیم ،چون اصل این است که قلب پاک باشد. این فکری شیطانی است که در دنیا مطرح است ودر گذشته مرجعه مروج آن بوده اند و حرف باطلی است.

برای فهم بهتر روایت در رابطه بین قلب و عمل چهار دسته بندی وجود دارد:

1- قلب همراهی می کند و انسان عمل را انجام می دهد؛

2- قلب همراهی می کند ولی عملی صورت نمی گیرد؛

3- قلب همراهی نمی کند ولی عمل صورت می گیرد؛

4- نه قلب همراهی می کند و نه عملی صورت می گیرد؛

حالت چهارم روشن است که مذموم است. در دسته بندی اول، بهترین حالتش در اولیاء خدا وجود دارد.

بنابر نقلی، امیرالمومنین -علیه السلام- در یک شبانه روز هزار رکعت نماز می خواندند یا حضرت زهرا-سلام الله علیها-  آن قدر به عبادت می ایستادند که پایشان متورم می شد. در این جا اتعاب جوارحی است که قلب هم همراهی می کند.

از این چهار حالت موردی که قلب متوجه است ولی عملی صورت نمیگیرید در عالم خارج متحقق نمی شود. اگر قلب متوجه خدا باشد ولی هیچ عملی صورت نگیرد،این امکان پذیر نیست. باید یک مرتبه نازلی از عمل بروز و ظهور کند وگرنه همان می شود که دلت پاک باشد و عملت هرچه می خواهد باشد.

ایشان در این زمینه نقل کردند: استادی در رژیم شاهنشاهی به شاگردانش گفته بود: (در فضای آن زمان) هر کاری که می خواهید بکنید و هر کجا که می خواهید بروید،اما در زندگی مسلمان باشید! که این عملی نیست.

فقط یک حالت می ماند که انسان عملی را بدون توجه قلبی انجام دهد. در واقع تاکید حضرت بر این است که شما به جای این که در ظاهر عملی متمرکز شوید و به کمیت توجه کنید اگر قلب را متوجه به خداوند بکنید این بسیار رساتر و بهتر است.

این مصادیق زیادی دارد و ما آن را تجربه کرده ایم. در زمان اوایل انقلاب مرحوم آقا جلال افشار به همراه مرحوم آقای پرورش مراسم دعای کمیل در اصفهان برگزار می کردند. این مراسم از 12 شب شروع می شد و تا اذان صبح به طول می انجامید.

ایشان  از اول تا آخر دعا حال خوبی داشتند و ما در اواسط دعا خسته می شدیم و مرتب خود را نفرین می کردیم و حس می کردیم وضعمان چقدر خراب است. ما خودمان را می خواستیم با اجبار با آن ها همراه کنیم. بعضی نقل کرده اند: مرحوم حاج میرزا علی شیرازی به طلبه ای که دعای کمیل می خواند و مرتب ورق می زد تا ببیند دعا کی تمام می شود نهیب زدند: همین قدر که خوانده ای کافی است و دیگر ادامه نده.

نکته مهم این روایت این است که شما تمرکزتان را بر توجه قلبی بگذارید. مسئله ای که میرزا جوادآقای ملکی در المراقبات مکرر به آن تاکید می کردند این بود که در عبادات نشاط داشته باشید. شما اگر یک صفحه دعا را با توجه و حضور قلب بخوانید همان یک صفحه را ملتزم بشوید  و در مابقی اگر قلب همراهی نمی کند خود را به زحمت نیندازید.

امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: إِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ (غرر الحكم و درر الكلم ص242)

اگر قلب مورد فشار قرار گرفت کور می شود.

در ایام حج حال یکی از زائران را پرسیدم و او در پاسخ گفت: خسته شده ام و کی می شود که برگردم. به طور قطع تمام آن چیزی که در حج به دست آورده این طور از بین می برد و هیچ اثری باقی نمی ماند.

در آداب شرعی یک سری ظرافت هایی وجود دارد. در این خصوص فرموده اند: زیارت در حد اشباع نکنیم و بعد از زیارت زود خارج شویم. با توجه به روایات فراوانی که بر انجام دادن طواف مستحبی تاکیید می کند، در آداب طواف می فرمایند: دَعِ‏ الطَّوَافَ‏ وَ أَنْتَ تَشْتَهِيهِ ‏(الكافي ج‏4ص429)

در حالی که هنوز رقبت به طواف کردن داری طواف را رها کن.

در آداب نماز و دعا و امثال این ها باب (الاقتصاد فی العبادة) ذکر شده که یک جهت آن این است که در حد اشباع عبادات جوارحی انجام ندهید و همیشه یک جای عطش بگذارید که شوق آن در شما باقی بماند. ولی از جهت قلبی دیگر هیچ محدودیتی وجود ندارد و  در آن «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً»(الاحزاب 41) است که در همه حال و در همه مکان ها جاری است و محدود به هیچ قیدی نیست.

اگر حالت توجه دل به خداوند حفظ بشود انسان زودتر به مقصد می رسد تا این که بخواهد بدون توجه قلبی جوارح را به زحمت بیندازد.

در این جا یک نکته و یک نقشه شیطانی وجود دارد که انسان باید به آن توجه کند.

ما هنوزبه طور رسمی طلبه نشده بودیم که در اوایل یک ماه رمضان، پدرهمسرمان بالای منبراز قول مرحوم آقای صافی فرمودند: اگر به جای ختم قرآن بدون توجه، چند آیه با توجه بخوانید، این فضیلتش بیشتر است. با شنیدن این جمله ختم قرآنمان در عمل ترک شد و آن چند آیه با توجه هم هیچ وقت خوانده نشد. این نقشه بسیار مهم شیطانی است که گاهی به بهانه همین روایت همان یک صفحه دعا یا دو رکعت نماز را از انسان می گیرد.

اگر با همین روش اعمال انجام شد، یعنی همان مقداری که قلب همراهی می کند انجام شود، آرام آرام شوق دو صفحه و چند رکعت،بیشتر  پیدا شده و به طور طبیعی این عطش زیاد می شود.

یکی از مباحث مهم در تربیت، توجه به همین نکته است. گاهی در مدارس یا مراکز فرهنگی که فکرمی کنند کار فرهنگی انجام می دهند، در حالت اشباع  و سیری دانش آموزان برای آن ها، برنامه می گذارند که این کار را خراب می کند.

یکی از خویشاوندان ما از گوجه فرنگی متنفر است وعلت را که جویا شدیم فهمیدیم؛ در دوران کودکی پس از اتمام غذا و سیر شدن، پدر و مادرش به او به اجبار گوجه ی پخته شده ای را داده بودند که این سبب نفرتش از گوجه شده بود. در همین ایام یکی از مدارس قم به جای زنگ ورزش، پرچم گنبد امام حسین -علیه السلام- را آورده بوده اند که بچه ها ببوسند و تبرک بجویند. به گمان این که می خواهند کارفرهنگی بکنند. یا در مراسم صبح گاهی، دانش آموزان را به حساب سخنرانی یا زیارت عاشورا،نیم ساعت روی پا نگه می دارند که این خلاف اهداف تربیتی است و نقض قرض می کند. این نکته مهمی  است که باید رعایت شود.

ایشان برای حسن ختام روایتی از پیامبر -صل الله علیه و آله وسلم- فرمودند:

رَكْعَتَانِ‏ خَفِيفَتَانِ‏ فِي التَّفَكُّرِ خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ. (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص44)

دو رکعت نماز کوتاه در حال تفکر و توجه بسیار، پر خیرتر است از قیام شب در حالی که قلب همراهی نمی کند.

سوالی در این جا به وجود می آید: حضرت فرمودند: وقتی قلب پذیرش دارد شما مستحبات را انجام بدهید و وقتی که قلب ادبار دارد، اکتفا به واجبات بکنید. اما در روایت دیگری فرموده اند: بالاترین اعمال این است که: نفس را وادار به آن عمل بکنید و از انجام آن اکراه داشته باشید. حال جمع این دو روایت چگونه است؟ آیا این دو روایت با هم تعارض دارند یا خیر؟ ان شاء الله در این زمینه دوستان بایدفکربکنند.( والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته)

omomi0193

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *