حضرت حجتالاسلام عمومی در جلسه کارکنان شعبه قم روایتی از امام صادق علیه السلام درباره وضعیت مردم در دنیا و انچه به دنبال آن هستند، نقل کرده و ضمن ترجمه این روایت در توضیح آن فرمودند…بنابر آموزههای دینی سه نوع بینیازی وجود دارد و آن بینیازی که امکانش برای انسانها وجود دارد و بهترین بینیازی به حال آنها است “بینیازی درونی” است. این بی نیازی از نفس انسان نشأت میگیرد و او را در برابر اضطرابهای بیرونی محافظت میکند. ایشان در ادامه بهترین مثال برای آرامش در سبکباری را مثال مسافران و زائران سفرهای زیارتی بیان کردند که بهمرور با خرید سوغاتی بار خود را سنگین کرده و بههنگام بازگشت با دردسر روبرو میشوند. ترجمه دقیق کلمه اهتمام به دغدغهداشتن و همچنین خدمت به خلق بهعنوان عیالالله بخش دیگری بود که ایشان به آن پرداختند. حجت الاسلام عمومی در تکمیل محتوای این روایت، روایت دیگری از امام صادق علیه السلام بیان داشتند که درباره تقسیم مردم در دنیا به دو گروه و عاقبت هر گروه بود. گروهی که دغدغه آخرت گرایی دارند و گروه دیگری که دغدغهشان دنیاگرایی است. ایشان یکی از خصوصیات فرهنگ غربی را القای نداری و تلاش برای ارتقای زندگی مادی دانستند و با مثالهایی نتایج حاصل از این سبک زندگی را تشریح کردند.
متن بیانات ایشان به این شرح است :
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ السُّكَّرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَطْلُوبَاتُ النَّاسِ فِي الدُّنْيَا الْفَانِيَةِ أَرْبَعَةٌ الْغِنَى وَ الدَّعَةُ وَ قِلَّةُ الِاهْتِمَامِ وَ الْعِزُّ فَأَمَّا الْغِنَى فَمَوْجُودٌ فِي الْقَنَاعَةِ فَمَنْ طَلَبَهُ فِي كَثْرَةِ الْمَالِ لَمْ يَجِدْهُ وَ أَمَّا الدَّعَةُ فَمَوْجُودَةٌ فِي خِفَّةِ الْمَحْمِلِ فَمَنْ طَلَبَهَا فِي ثِقْلِهِ لَمْ يَجِدْهَا وَ أَمَّا قِلَّةُ الِاهْتِمَامِ فَمَوْجُودَةٌ فِي قِلَّةِ الشُّغُلِ فَمَنْ طَلَبَهَا مَعَ كَثْرَتِهِ لَمْ يَجِدُهَا وَ أَمَّا الْعِزُّ فَمَوْجُودٌ فِي خِدْمَةِ الْخَالِقِ فَمَنْ طَلَبَهُ فِي خِدْمَةِ الْمَخْلُوقِ لَمْ يَجِدْهُ.[1]
امام صادق عليه السّلام فرمود: خواسته مردم در دنياى فانى چهار چيز است: بى نيازى و آسايش، و كمتر غمناك بودن و عزت، اما بى نيازى در قناعت است و هر كس آن را در زيادى ثروت بجويد نخواهد يافت و اما آسايش در سبكبارى است و هر كس به زير بار سنگين رود روى آسايش را نخواهد ديد و اما كمتر غمناك بودن در كم شغلى و هر كس آن را در پر شغلى بجويد نخواهد يافت و اما عزت در فرمانبردارى آفريدگار است و هر كس آن را در فرمانبردارى آفريدگان بجويد نخواهد يافت.
۱. بینیازی در قناعت
سه نوع بینیازی وجود دارد:
الف) غنای مطلق: مخصوص به خدا؛ ب) غنای ظاهری و مادی: تعبیرات بالای خط فقر و زیر خط فقر که مربوط به ثروت و پول و امکانات مادی است. این نوع غنا از آنجایی که بیرونی است و در وجود افراد نیست، بسیار شکننده است و با مخاطرهافتادن حالت غنا به واسطه اتفاقات روزمره مانند سیل و زلزله و دزد و… باعث اضطراب و دلشوره افراد میشود؛ ج) غنای نفس و قلب: این نوع غنا ربطی به داشتههای مادی ندارد و جایگاه آن در قلب است. در روایات آمده است که اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَائِي فِي نَفْسِي[2]
۲. آسایس در سبکباری
یکی از بهترین مثالها در این زمینه افرادی هستند که به سفرهای زیارتی یا مثل آن میروند و در طول سفر به مرور سوغاتیهایی را میخرند، غافل از اینکه روز بازگشت با حجم بسیار زیادی از خریدها روبرو میشوند که اسباب دردسر میشود و در راه بازگشت به خصوص در صفهای طولانی مخصوص به چک کردن بارها معطل میشوند و اذیت میشوند. انسان نیز در دنیا همین اتفاق برایش میافتد.
۳. بیدغدغهبودن در کم شغلی
معنی اصلی اهتمام از همّ میآید به معنای دغدغهداشتن. البته این لغت گاهی نیز در لازم معنی آن بهکار میرود و به معنی حزن و اندوه ترجمه میشود.
نکته در این قسمت روایت این است که هر شغل و کاری که انسان به آن مشغول میشود، رشتهای از آن کار به قلب انسان وصل میشود و آدمی را به خود مشغول میکند.
۴. عزت حقیقی در خدمت به خالق
اگر خلق خدا بنابر روایات عیالالله دیده شوند، خدمت به آنها در راستای خدمت به خداوند است و منافاتی با این روایت ندارد. در روایات نیز بیان شده است که سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ قَالَ أَنْفَعُ النَّاسِ لِلنَّاسِ؛[3] از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله سؤال شد محبوبترين مردم نزد خدا كيست؟ فرمود: كسى كه سودش بمردم بيشتر باشد.
روایت دیگری ناظر به همین محتوا از امام صادق علیه السلام بیان شده است که در تکمیل معنای روایت مفید است.
وَ قَالَ ص مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ رِزْقَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ عَلَيْهِ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُسِمَ لَهُ؛[4] هر كه چون صبح و شام كند بزرگترين همتش آخرت باشد، خداوند قلبش را بىنياز كند و كارهايش را گرد آورد و از دنيا نرود تا روزيش را كامل دريافت كند، و هر كه چون صبح و شام كند بزرگترين همتش دنيا باشد، خداوند فقر را در برابر چشمش نصب كند (كه هميشه چون عفريت از آن بهراسد) و كارش را بپراكند و سرانجام بيش از قسمت از دنيا نخورد.در داستانی از شیخ انصاری بیان شده است که روزی هنگام بازگشت به سمت حجره به همراه بحثیشان در بازار حلوا فروشی را دیدند اما پولی نداشتند تا بخرند. همبحثی ایشان مقداری پول قرض کرد و حلوا را خرید و خورد. بعد از سالیانی هنگامی که همدیگر را دیدند هم بحثی ایشان از علت ترقی شیخ پرسید در حالی که خودش به جایی نرسیده بود. شیخ در جواب او گفت ما از حلوا گذشتیم.متاسفانه خاصیت توسعه به سبک غربی این است که همواره به واسطه رسانه و تبلیغات و سبک زندگی به مردم نداشتن را القا میکند و همین باعث میشود تا همه سعی کنند به واسطه کار بیشتر و غرق شدن در زندگی مادی طبقه خود را عوض کرده و زندگی خود را ارتقا بدهند.جناب دکتر فرامرز رفیعپور در کتاب توسعه و تضاد که در واقع نقد سیاستهای دوران سازندگی است، به صورت مفصل فضای حاکم بر سبک زندگی غربی و آثار منفی آن را تشریح میکنند.در چنین فضایی است که اعضای خانواده دیگر نمیتوانند کنار هم بنشینند و مدام با یکدیگر سر جنگ دارند و با اینکه میخواهند رندگی مادی خود را به واسطه کار بیشتر و کسب درامد زیادتر بهبود ببخشند اما همیشه با بههمریختگی و تشتت در زندگی روبرو هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.