روزمره گی و فاصله گرفتن از روزامدی یکی از اسیب ها و تهدیداتی است که اغلب کارگزاران حوزه فرهنگ و تعلیم و تربیت در معرض ان قرار دارند. حساسیت و خطر این تهدید وقتی بهتر درک می شود که بدانیم مخاطبین این حوزه یعنی کودکان و نوجوانان، نه مثل گذشته در هر ده سال یکبار، که بدون اغراق هر روز در حال پوست اندازی و تغییر و تحول هستند. عدم اگاهی از اخرین نظریات، یافته ها و تجویزها می تواند روز به روز فاصله ما را با نسل جدید بیشتر و بیشتر کند.در این مقاله  بنای براین داریم که یکی از  بهترین و جدید ترین دیدگاهها در حوزه تعلیم و تربیت را که مرکز تربیتی و پرورش استعداد سلاله در تنظیم سند تربیتی خود ( شجره طوبی )  از آن بهره گرفته است  به شما کارگزاران حوزه تعلیم و تربیت معرفی کنیم و خلاصه ای از این کتاب ارزشمند را تقدیم حضور نماییم.

بسم الله الرحمن الرحیم

به بهانه بررسی مزیت های مرکز تربیتی و پرورش استعداد سلاله؛

درآمدی بر کتاب “نگاهی دوباره به تربیت اسلامی” دکتر خسرو باقری

روزمره گی و فاصله گرفتن از روزامدی یکی از اسیب ها و تهدیداتی است که اغلب کارگزاران حوزه فرهنگ و تعلیم و تربیت در معرض ان قرار دارند. حساسیت و خطر این تهدید وقتی بهتر درک می شود که بدانیم مخاطبین این حوزه یعنی کودکان و نوجوانان، نه مثل گذشته در هر ده سال یکبار، که بدون اغراق هر روز در حال پوست اندازی و تغییر و تحول هستند. عدم اگاهی از اخرین نظریات، یافته ها و تجویزها می تواند روز به روز فاصله ما را با نسل جدید بیشتر و بیشتر کند.در این مقاله  بنای براین داریم که یکی از  بهترین و جدید ترین دیدگاهها در حوزه تعلیم و تربیت را که مرکز تربیتی و پرورش استعداد سلاله در تنظیم سند تربیتی خود ( شجره طوبی )  از آن بهره گرفته است  به شما کارگزاران حوزه تعلیم و تربیت معرفی کنیم و خلاصه ای از این کتاب ارزشمند را تقدیم حضور نماییم.

کتاب نگاهی دوباره به تربیت اسلامی نوشته‌ی آقای خسرو باقری یکی از کتاب‌های تخصصی در زمینه‌ی علوم تربیتی است که به قصد تدوین و تنظیم نظام تربیتی اسلام نگارش یافته است و مولف گرامی در مقدمه کتاب فرموده : به یقین هنور تحقیق و تدوینی اصولی در این حوزه صورت نپذیرفته است .

دکتر خسرو باقری

آقای خسرو باقری استاد دانشگاه تهران و زمینه‌‌ی تخصص ایشان فلسفه آموزش و پرورش، فلسفه شناخت و روان و تربیت دینی است. دکتر باقری در فلسفه روانشناسی به بررسی پیش فرض‌های مکتب‌های روانشناسی پرداخته‌است. او در نوشته‌های خود به بررسی پیش فرض‌های روانشناسی ژان پیاژه، روانکاوی زیگموند فروید، و روانشناسی سازه‌های شخصی جرج کلی پرداخته‌ واز جمله منتقدان نگرش سیاسی به علم غربی است.

چرا این کتاب؟

چند ویژگی عمده که باعث برتری این کتاب شده‌است عبارت‌اند از:

1-توجه به منابع اسلامی: مایه اصلی کار، متون اسلامی است و آشنایی با فلسفه‌های معاصر نباید موجب کج‌فهمی آیات و روایات گردد بلکه باید به منظور مواجهه هرچه بیشتر با موضوع و مسائل تربیتی مورد استفاده قرار گیرد به گونه‌ای که این آشنایی سرمایه فهم و دقت در آیات و روایات باشد.

2- جامعیت: این کتاب رویکردی جامع به مسائل تربیتی دارد و نهایتا یک نظام کامل تربیتی ارائه می‌دهد

3- نوپردازی : با نگاهی بدیع و نو و دوری از تکرار مکررات به تربیت اسلامی نظر دارد، بدون آنکه به ورطه بدعت بیفتد

یکی دیگر از ویژگی‌های کتاب این است که نویسنده در نوشته‌های خود تنها به بررسی تربیت اسلامی پرداخته و از ورود گسترده و همه جانبه به بحث تعلیم خودداری کرده است.

مقدمه

همان طور که گفته شدکتاب حاضر در دو جلد نوشته شده که جلد اول آن از پنج فصل: توصیف انسان در قرآن، مفهوم شناسی در باب تربیت، اهداف تربیتی، مبانی، اصول و روشهای تربیتی همچون جذبه حُسن و احسان، تطور وسع آدمی، آشنایی و بیگانگی با خدا و مراحل تربیت تشکیل شده است و جلد دوم این کتاب به چهار بخش: مسائل مفهومی و ماهوی، مسائل تربیت مدنی و اجتماعی، مسائل تربیت فنی و حرفه ای و مسائل آسیب شناختی تربیت اسلامی پرداخته است در این مقاله به معرفی جلد اول کتاب میپردازیم :

جلداول:

فصل اول

توصیف انسان در قرآن:

در این فصل نویسنده شروع به توصیف انسان از دو دیدگاه تحلیلی و ترکیبی پرداخته است

الف) تحلیلی

در این نگاه سعی به تعریف مفاهیم معینی از جمله: روح، نفس، فطرت، عقل، قلب، اراده و اختیار، هویت جمعی، محدودیت‌های آدمی پرداخته و ذیل هر مفهوم توضیحاتی را ارائه نموده است

ب) نگاه ترکیبی

دراین نگاه سعی بر آن است تا سیمای انسان به طورکلی مورد ملاحظه قرار گیرد(نفس)و نسبت و رابطه‌ی میان مفاهیمی که در نگاه تحلیلی گفته شد بررسی شود. ازجمله موارد بررسی شده عبارتند از: رابطه نفس با فطرت، رابطه ی عقل و نفس، رابطه‌ی اراده و نفس، رابطه‌ی هویت جمعی و نفس، رابطه محدودیت و نفس.

فصل دوم

مفهوم شناسی در باب تربیت

نویسنده در این فصل به بررسی ریشه‌ی کلمه‌ی تربیت می‌پردازد و سپس آن را از منظر قرآن نگاه می‌کند و در ادامه تعریف قرآن کریم درباره ی تربیت را بیان می کند و عناصر اصلی تعریف قرآن را ۱.شناخت، ۲. انتخاب و ۳. عمل معرفی می‌کنددر انتها روشی عملی قرآن را به عنوان (تمثیل در تربیت)معرفی نموده و نمونه‌هایی از آن را شرح می‌دهد.

فصل سوم

اهداف تربیتی

در این فصل با توضیح دادن واژه‌هایی که نشان دهنده‌ی اهداف تربیت انسان در قرآن است در پی رساندن این مفهوم است که این واژه‌ها علاوه بر گسترده بودن، همگی از نظر مصداق دارای وحدت می‌باشندواژه هایی که در متن درباره‌‌ی آنها گفت و گو شده است عبارتند از: هدایت و رشد، طهارت و حیات طیّبه، تقوا، قرب و رضوان، عبادت و عبودیت.

در انتها می‌توان از این فصل این نتیجه را گرفت که عبودیت هدف غایی تربیت اسلامی است و مربی کسی است که سیر ربوبی شدن متربی را به قوت دنبال میکند و وجه انتساب مربی به رب بیشتر از متربی است و برای همه این مطالب استناد دقیق و زیبایی به قرآن کریم فرموده است.

فصل چهارم :

مبانی، اصول روش‌های تربیتی

فصل چهارم کتاب طولانی ترین فصل این کتاب است که در آن سعی شده است بیشتر اصول و روش‌های تربیتی گفته شود. در این فصل ویژگیهای عمومی انسان که بر اساس توصیف انسان در فصل اول بیان شده، مبنای تربیتی قرار گرفته است. این مبانی در مورد همه انسان‌ها صادق‌اند.اصول تربیتی در قالب دستورالعمل‌های کلی از مبانی تربیتی استخراج شده و روش‌های تربیتی در قالب دستورالعمل‌های جزئی به منظور ایجاد تغییرات مطلوب از اصول تربیتی بدست آمده‌است که بنظر میرسد هر مربی میتواند با مبنا قرار دادن نحوه به دست آورن روش های جزئی خود نیز مبدع روش های دیگری باشد.در ابتدای این فصل آقای باقری به شرح مبنا و اصل از نظر فلاسفه‌ی مختلف میپردازد ولی می‌توان اصل را از فلاسفه‌ی مسلمان اینگونه شرح کرد که اصل به معنای اصیل بودن، ماهیت یا وجود است.نویسنده در ابتدای فصل به این خاطر به بررسی مبنا و اصل پرداخته است که به این نتیجه برسد که همانگونه که اصل و مبنا با هم رابطه‌ای دارند بین اصل و روش‌های تربیتی نیز این رابطه هست و این باعث این شده است که: ۱. روش‌ها ضابطه‌مند شوند و ۲. زمینه‌ی شکوفایی ابتکار را در شیوه‌های نوین ایجاد می‌‌کند، نویسنده در کل فصل سعی نموده مطالب را به صورت ارائه‌‌ی مبناها و سپس اصول و در آخر روش‌های تربیتی هر مبنا آورده است.

در این فصل به دوازده مبنا و چهارده اصل و ۳۳ روش تربیتی اشاره شده است که این مطالب توانسته است منبعی برای پژوهشگران در زمینه‌ی تعلیم و تربیت باشد.

این مبناها، اصل‌ها و روش‌ها عبارتند از:

مبنا‌ی اول: تاثیر ظاهر به باطن

اصل: تغیر ظاهر

روش تربیتی:

1-روش تلقین نفس

این روش به اینگونه است که شخص از طریق عمل و کلام کارهایی را انجام می دهد که آن رفتارها در باطن او هنوز ریشه‌ای ندوانده است همانند تباکی کردن.

2-روش تحمیل به نفس

یکی از تفاوت‌های این روش با روش قبلی این است که در روش اول باطن انسان نسبت به کار گریزان نیست ولی در این روش مقابله‌های درونی نیز وجود دارد. در این روش باید توجه شود که تحمیل به نفس نباید به گونه‌ای باشد که باعث رویگردانی شود و این اعمال باید از طریق خدا باشد تا که باعث رشد شود.

 مبنای دوم: تاثیر باطن به ظاهر

اصل: تحول باطن

 روش تربیتی: روش اعطای بینش

اصل در این روش به دنبال دگرگونی باطنی است و از طریق رفتار مورد اصلاح قرار می‌گیرد.

در اینجا به شرح و توضیح شهادت، احاطه، افاضه، الم و امل پرداخته می‌شود.

مبنای سوم:  ظهور تدریجی شاکله

شاکله عبارتی قرآنی است و معنای آن را اینگونه می‌توان گفت که باطن انسان لایه‌ی بالا و پایینی دارد که در لایه‌ی بالایی آن رفتارها(ظاهر) و نیات(باطن) بر هم اثر گذار هستند. در نتیجه‌ی این تاثیر گذاری‌های مستمر لایه‌ی زیرین باطن شکل می‌گیرد که این همان ویژگی‌های اعماق وجود یا شاکله‌ی آدمی است‌. شاکله دارای دو ویژگی اساسی است:

  1. استواری و پایداری
  2. احاطه بر فکر، احساس، نیت، اراده

اصل: مداومت و محافظت بر عمل

روش تربیتی:

1-روش فریضه سازی

این روش بیشتر در ادیان الهی دیده شده است که در آن دستورالعمل‌هایی برای تربیت انسانی وجود دارد. فریضه حکمی است که انجام دادن آن واجب است و به هیچ وجه تعطیل بردار نیست. فریضه سازی در تربت، تضمین کننده‌ى مداومت و محافظت در عمل است و در قرآن کریم این روش به کار برده شده است.
به این منظور که فریضه سازی در انسان‌ها تغییر و تحول ایجاد می کند، می توان این روش را درحیطه‌ی اخلاق و تربیت استفاده نمود.

نگاهی دوباره به تربیت اسلامی

محاسبه ی نفس یعنی ارزیابی اعمال و نیت های پنهان در آنها، از جمله ملاکهایی که برای محاسبه‌‌ی نفس در متن به توضیح آن پرداخته شده است این است که اعمال مبتنی بر تقوا و انگیزه تقرب باشد.

مبنای چهارم : تاثیر شرایط بر انسان

اصل: اصلاح شرایط

روش تربیتی:

1-روش زمینه سازی

باتوجه به اینکه شرایط و موقعیت‌های مختلف تأثیرات متفاوتی در شکل دهی حالات و اعمال انسان ایجاد می‌کند، انتخاب و تنظیم مناسب زمینه‌ها و شرایط، امکان شکل دهی‌های مطلوب را فراهم می‌کند. بر این اساس در این روش به شرح ۱. فراهم آوردن شرایط اولیه‌ای که احتمال بروز رفتارها و حالات مطلوب را بالا می برد و ۲. جلوگیری از شرایط اولیه‌ای که احتمال بروز رفتارها و حاالت نامطلوب را افزایش می‌دهد، پرداخته شده.

2-روش تغیر موقعیت

3-روش اسوه سازی

این روش مربوط به تغییر موقعیت اجتماعی است، اسوه حالتی است که انسان به هنگام پیروی از غیر خود پیدا می‌کند و بسته به اینکه انسان از چه کسی پیروی کند ممکن است اسوه‌ای نیک یا بد در انسان ایجاد شود.

در این روش به توضیح این‌می‌پردازد که باید مربی نمونه رفتار و کردار مطلوب را در معرض دید متربی قرار داده و موقعیت اجتماعی متربی را تغییر دهد.

مبنای پنجم : مقاومت و تاثیر‌گذاری بر شرایط

این مبنا بر اساس اختیار انسان است. یعنی ضمن اینکه انسان از شرایط می‌تواند تأثیر بپذیرد، اما در برابر شرایط اظطراری و بی اراده نیست، بلکه میتواند در برابر شرایط ایستادگی کند و حتی بر شرایط تأثیرگذار باشد.

اصل: مسئولیت

براساس این اصل گفته می‌شود که باید مقاومت فرد را در قبال شرایط افزایش داد و فرد را چنان تربیت کرد که به جای پیروی از رفتارهای بیرونی از الزام درونی پیروی کند.

روش تربیتی:

1-مواجهه با نتایج اعمال

در این روش فرد به دلیل حب ذات، زمانی که میبیند انجام عملی به ضررش است یا برای او مفید است، نسبت به انجام عمل یا ترک آن، انگیزه و الزام درونی پیدا می‌کند. در این روش، دیگر امر و نهی جایی ندارد

2-تحریک ایمان

این روش نیز الزام درونی و احساس مسئولیت را در فرد ایجاد میکند. این الزام درونی به سبب ایمان به خداست و آن را احساس تکلیف نیز می‌توان گفت
تفاوت عمده‌ی این روش با روش تحریک ایمان آن است که در روش مواجهه با نتایج اعمال نیروی محرک انسان، حب ذات و خودخواهی بود. لذا دامنه کاربرد این روش گسترده است و شامل کودک یا بزرگسال، کافر یا مؤمن می‌شود، چراکه این خودخواهی اولیه در همه وجود دارد. اما در روش تحریک ایمان، نیروی محرک ایمان،ایمان به خداست و مستلزم فراتر رفتن از خودخواهی اولیه است. در نتیجه این روش مناسب کسانی است که ایمان به دل آنان راه یافته است.

3-ابتلا

ابتلا به معنای آزمودن است. طبق این روش، خداوند در مقام تربیت انسان را دچار بلا میکند. در این قسمت به توضیح انواع بلا و فواید و رشد هایی که برای شخص ایجاد می‌شود می پردازد.

مبنا‌ی ششم: جذبه حسن و احسان

منظور از حسن در این مبنا آن است که هرچه در انسان سرور،رغبت و کشش ایجاد کند آن را می‌توان حسن نامید ،خواه این حسن واقعی باشد، خواه از روی هوای نفس در انسان ایجاد شده باشد و واقعی نباشد.

اصل: آراستگی

بر اساس این اصل در جریان تربیت باید روابط میان مربی و متربی و هرآنچه در این رابطه عرضه میشود، وضعیتی آراسته داشته باشد تا برای متربی رغبت برانگیز باشد. این زیبایی شامل شخص مربی و محتوای آموزشی، کتاب و … می‌شود.

روش تربیتی:

1-آراستن ظاهر

منظور از آراستگی به معنای اشرافی نیست بلکه در عین سادگی نیز می‌توان آراسته بود.

2-تزیین کلام

اصل : فضل

در این اصل رفتار مربی در قید رفتار متربی نیست.

روش تربیتی

1-مبالغه در عفو

در این روش، مربی بسیاری از خطاهای متربی را نادیده می‌گیرد.

2-روش توبه

مبنای هفتم: تطوّر وسع آدمی

همه انسانها در گوهر وجودی باهم برابرند ولی امکانات، استعدادها و ظرفیت‌های انسان‌ها باهم برابر نیست؛ البته نعمت‌ها و امکانات بیشتر یا کمتر نیز نشانه کرامت فرد یا اهانت به او نیست. کرامت‌ها واحدند یعنی کرامت‌ها را باید بدست آورد، چیزی نیست که به فرد بدهند و فرد ذاتا دارای آن باشد. یک ویژگی در همه انسانها مشترک است و آن این است که هیچ کس مانند دیگری نیست و هرکس جایگاه و ویژگی‌های درونی و بیرونی خاص خود را دارد.
در این قسمت به شرح دوره‌های مختلف زندگی انسان می‌پردازد

اصل: عدل

روش تربیتی:

1-روش تکلیف به قدر وسع

منظور از این روش این است که مربی باید چیزی از متربی بخواهد که در حد فهم متربی باشد و متربی بتواند توان انجام و فهم آن را داشته باشد

2-روش انذار

در این روش، مربی باید با آگاهی از اعمال متربی و آثار و پیامدهای آن، او را از عواقب اعمال نامطلوب آگاه سازد و از ارتکاب آت برحذر دارد.

3-روش مجازات به قدر خطا

مبنای هشتم : کرامت

اصل: عزت

روش تربیتی:

1-روش ابراز توانایی‌‌ها

در این روش به این می‌پردازد که فرد هرگاه خود را توانا ببیند احساس عزت میکند و اگر خود را ناتوان ببیند احساس ذلت میکند، باید در فرد احساس عزت را پرورش داد. در نتیجه در این روش باید امکان بروز تواناییهای فرد فراهم شود تا او ببیند که از او کاری ساخته است و احساس عزت کند.

2-روش تغافل

این روش همانند روش قبل سعی به درست کردن عزت نفس می‌پردازد با این تفاوت که در این روش با اخفای ضعفی که متربی دارد به حفظ این عزت تلاش می شود.فقط با توجه به این نکته که برای پنهان کردن یا چشمپوشی از ضعفها دو حالت ایجاد می‌شود:

1-پیش از مسلم شدن ضعف، در صورتیکه فقط احتمال ضعف وجود دارد

2-یقین حاصل شدن به وجود ضعف

روش تغافل بیشتر در حالت دوم مصداق مییابد، یعنی در حالتی که ما از وجود ضعفها آگاه باشیم ولی تظاهر به غفلت کنیم. در این حالت، چه فرد گمان کند کسی از خطایش اطالع ندارد، چه زمانیکه خطا علنی شده و فرد بخواهد عذرتراشی کند، تغافل باید صورت گیرد. اگر روش تغافل نباشد بیم آن میرود که فرد از برمال شدن خطای خود ابایی نداشته باشد و احساس عزت فرد زایل شود، و فرد به انجام خطا جسور شود

مبنای نهم: اندیشه ورزی

اصل: تعقل

روش تربیتی

1-روش تعلیم حکمت

در این روش گفته می‌شود که با قرار دادن متربی در مسیر علم حقیقی(حکمت) روشی برای تربیت عقلانی است.

2-روش تزکیه

در این روش گفته می‌شود که به دلیل این که کشش‌های نفسانی موجب خطا در عقل می‌شوند برای تحت کنترل درآوردن این گونه کششهای نفسانی، عقل را از انحراف و خطا مصون میدارد و با تزکیه، عقل شکوفا می‌شود.

مبنای دهم: آشنایی و بیگانگی با خدا

اصل: تذکر

بنا بر این اصل باید هر آنچه را فرد می‌داند برای او بازگفت

روش تربیتی:

1-روش موعظه حسنه

در این روش به چگونگی گفتن موعظه پرداخته می‌شود

2-یاد آوری نعمت

در این روش موعظه درباره‌ی گذشته‌ی خود شخص می‌باشد

3-روش عبرت آموزی

در این روش با استفاده از گذشتگان به شرح یک موعظه پرداخته می‌شود

مبنای یازدهم: ضعف

در این جا منظور نویسنده از قرار دادن ضعف، ضعف نفسانی است نه ضعف بدنی

اصل: مساحمت

این اصل به ویژگی ضعف در انسان‌ها برمی‌گردد. انسانها به دلیل ضعف نفس در برابر تکالیف دشوار تاب نمی‌آورند. پس خداوند در مقام تربیت اساس تکالیف را بر سهولت و قابلیت قرار داده است.

روش تربیتی:

1-روش مرحله‌ای کردن تکالیف

در این روش گفته می‌شود که به جای آنکه حکم به صورت کامل گفته شود آرام آرام و به صورت تدریجی بیان گردد.

2-روش تجدید نظر در تکالیف

در این روش با توجه به اصل مساحمت نظر به آن است که اگر متربی توانایی انجام کار را نداشت و در او ضعف دیده شد باید مربی کار را آسان تر بگیرد.

 مبنای دوازدهم: دلبستگی،آزمندی، شتاب

  اصل : ابراز یا منع محبت

روش تربیتی:

1-روش بیان مهر و قهر

این روش به شکل گفتاری است و در آن به توضیح چگونگی قهر کردن و یا محبت کردن می‌پردازد

2-روش عطا و حرمان

این روش با روش قبل که فقط بیانی و کالامی بود، مکمل هم هستند. در اینجا به چگونگی ابراز محبت در عمل با اعطای هدیه و منع محبت در عمل، با محروم ساختن او از آنچه به وی داده شده همراه است.

اصل :سبقت

روش تربیتی : روش تکلیف در غایت وسع

در این روش گفته می‌شود که مربی باید به تحریک و تحریض متربی بپردازد. تحریض یعنی امری که برای فرد سخت است در این موقع مربی باید سعی کند که عمل راآنچنان بیاراید که فرد به طور عاطفی و هیجانی به انجام آن برانگیخته شود.

فصل پنجم:

مراحل تربیت:

در این فصل نویسنده با رجوع به حدیث امام رضا علیه‌السلام مراحل تربیت را اینگونه بیان می‌کند

مرحله‌ی اول تمهید کردن(که به دو قسمت قبل و بعد از هفتسالگی تقسیم می‌شود)

مرحله‌ی دوم: اسلام

مرحله‌ی سوم: ایمان

مرحله‌ی چهارم: تقوا

مرحله‌ی پنجم :یقین.

ان شاءالله مطالعه این مقاله برای همه عزیزان مفید واقع شده باشد و بتوانیم از شیوه های تربیتی آن بهره مند شویم.

علی حق شناس

مدیر مرکز ترببتی و پرورش استعداد سلاله – شعبه قم

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *