استاد صفایی انسان را محور این عالم می داند و همه چیز از انسان اغاز می شود. هر چند این درست است که خداوند انسان و خلقت را افریده و به این معنا اوست که محور عالم می باشد، اما این انسان است که حرکت را آغاز می کند. این انسان است که باید خدا را بیابد و انتخاب کند. این انسان است که باید کشف کند و بفهمد. در عالَم کشف، این انسان است که محوریت پیدا می کند. همه چیز برای اوست تا بتواند انتخاب درست را برگزیند. و لذا اقای صفایی قبل از آن که از خدا و دین حرف بزند، از انسان صحبت به میان می آورد و می گوید اوست که باید به دین و خدا برسد.

اقای صفایی با فهمی که از جوامع مختلف دارد به طرح ریزی نظام تربیتی مطلوب خود می پردازد. در اندیشه استاد، جوامع به سه دسته بسته، باز و پویا تقسیم می شوند. جوامع بسته دارای فکر رسمی حاکم، یک ایدئولوژی و یک هژمون هستند به نحوی که اجازه عرض اندام به افکار دیگر داده نمی شود و با زور و قوه قهریه، یک فکر حاکم است نظیر جوامع کمونیستی. در جوامع باز اما هیچ فکری حاکم نیست. تضاد و تعارض فکری و عملی در تمام ساحات زندگی انسان در سطح جامعه موجود است. در این جوامع هیچ فکری نیست الا اینکه خلاف آن هم در همان جامعه موجود است. جوامع مدرن در پرتو رسانه های بیشمار اینچنین اند. و در نظر استاد، جامعه ایران یک جامعه باز تلقی می شود. جوامع پویا، جوامعی هستند که یک فکر حاکم است منتها نه به شکل و قالب کمونیستی آن. یعنی جلوی هیچ اندیشه ای گرفته نمی شود و همه اندیشه ها طرح می شود. منتها جامعه از ظرفیتی برخوردار است که به صورت خودکار جوابگوی چالش های افکار متضاد و متعارض خواهد بود.

ایشان در کتاب ” انسان در دو فصل”  با تقسیم زندگی انسان به دو فصل قبل و بعداز بلوغ و با تذکر به این نکته که جامعه امروز یک جامعه باز و برخوردار از اندیشه های متضاد و متعارض است، با نفی تربیت های سنتی و بار آوردن های جو زده که ریشه ای درون افراد ایجاد نمی کند و نوعا متناسب با جوامع بسته است، ما را به این نکته رهنمون می کند: ” بچه ها باید به گونه ای تربیت شوند که آمادگی حضور در جوامع باز را بدست آودند. تا بتوانند از دل تضاد ها و تعارض های این جوامع به سلامت راه خویش را پیدا کنند.”

_ایشان با تکیه بر زمینه ساز بودن دوران قبل از بلوغ ، حریت و تفکر و شخصیت را به عنوان اهداف تربیتی این دوره بیان می کنند. در بیان استاد، فردی که به حریت( توانایی دیدن اشتباهات خود)، تفکر(توانایی تشخیص عقلی) و شخصیت (ارزشمندی و فهم استعدادهای وجودی) برسد، امکان زندگی مطلوب دینی در دوران پس از بلوغ برای او فراهم می شود و می تواند از طوفان های جوامع باز، جان سالم به در برد.

نویسنده: محمدصادق صدری

پی نوشت:

  1. استاد علی صفائی: یکی از مراجع تربیتی مرکز تربیتی و پرورش استعداد سلاله می باشد.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *